دیشب به طرز خیلی بامزه من بعد از مدت ها (که قبلاً هم خیلی اتفاقی و کم بود!) شما رو در حال مکیدن شست البته در خواب دیدم!!!
قبلاً هم گفتم که همیشه آخرین مرحله برای شما پسونک جان هست (پسوند جان به راستی که برازنده ی این تکه پلاستیک معجزه گر می باشد!!) بعد همیشه وقتی شما خوابتون می بره و می خوایم توی تخت خودتون بگذاریمتون (راستی باید جریانات خواب رو هم تعریف کنم!!) این عزیز دل هم حتماً باید دم دست باشه که اگه یه دفعه شما آژیر کشیدین خودش رو سریع برسونه.
خلاصه دیشب من شما رو که مثل فرشته ها خوابیده بودی گذاشتم توی تختت و رفتم سراغ پسونک که اومدم دیدن صدای ملچ و مولوچی میاد و دیدم شما به شدت داری شستت رو مک می زنی چون به پهلو بودی و دستت فقط دم دست بود برای مکیدن بعد توی همون خواب انگار خودت متوجه شدی که جنسش فرق می کنه با همیشه در آوردیش یه کم صورتت رو کج و کوله کردی باز دیدی یه چیزی دم دهنته (که اتفاقا هنوز همون دسته بود!!!) دوباره گرفتی و ملچ و مولوچ و بدت اومد از حالتش و خودت دستت رو از دهنت انداختی بیرون!!!!! ولی صحنه ش خیلی جالب بود به جان خودم می دونم که توصیفش خوب نشد!!!!!! به خصوص که هی با دهن باز دنبال یه چیزی می گشتی که مک بزنی!!!!!
کپلیم وقت خوابم دنبال یه چیز خوردنیه :))
:))