پیام های تبریک تولد!

به جز نزدیکانی که از مدت ها قبل ذوق این روز بزرگ رو داشتن و تبریکاتشون همه جوره رسیده بود خاله زهره ی مامان اولین کسی بود که رسماً برای تبریک تولد شما زنگ زدن دو روز زودتر جهت اطمینان از رسیدن پیام!

همون روز تولد هم اول از همه خاله شیما و دایی حامد تلفن کردن برای تبریک و کسی که من اصلا فکرش رو نمی کردم و خیلی خوشحالم کرد زنگ زد نگین دوست خوب دوران راهنماییم بود!!! باورم نمی شد اصلاً! نگین قدیمی ترین دوست من محسوب می شه! 

بعد هم خانواده ی همیشه مهربون نوبری زنگ زدن و الناز نازنین به عنوان نماینده تبریکات رو ابلاغ کرد!

یک پیغام دیگه هم داشتیم که چند نفر تولدت مبارک رو خونده بودن ولی وسطاش قطع شده بود، حدس ها می گه که خانواده ی خوب دایی حسینم بودن ولی هنوز وقت نشده بهشون زنگ بزنم جهت استعلام و تشکر.

کس دیگه ای که وسط عکس ها و مراسممون زنگ زد و من فکرشم نمی کردم به دلیل قطعی ارتباط چند ساله و حالا که پیداش شده اینقدر هم بامحبته و خودش هم باورش نمی شد که یه روز زنگ بزنه تولد پسرم رو تبریک بگه چون من همیشه تو ذهنش خودم یک دختر کوچولو بودم، امیررضا بود که با محبت غیرمنتظره ش غافلگیرم کرد! موبایل سارا رو گرفته بود ولی اختصاصی جهت تبریک تولد دانیال عزیزم.

 مهرنوش دوست دانشگاهی عزیزم نفر بعدی بود که با کلی محاسبات قبلی همیشه به موقع زنگ می زنه و من رو شرمنده ی لطفش می کنه.

 مامان پارسای عزیز دل که تو یک شرایط خیلی خاص زنگ زده بود و پیغام گذاشته و باید براش سر فرصت تعریف کنم جریانات اون تلفن رو که من شرمنده شدم و نتونستم جواب بدم و پریچهر دوست خوبم که زحمت کشید و زنگ زد و خوشحالمون کرد.


امیدوارم کسی رو از قلم ننداخته باشم برای تبریکات تلفنی که خیلی شرمنده می شم!

بعد می رسیم به تبریکات اینترنتی که زیادن به خاطر چیزی که تو فیس بوک نوشته بودم ولی کسانی که اختصاصی از پیش بدون توجه به اون تبریک گفته بودن:

عمه فخری عزیزم و نازنینم، خاله همای مهربون، نگین خاله ی عزیز، عارفه عزیز، هلن خوبم، زهرای نازنین، دایی حامد مجدداً با یک پیام خاص، المیرای دوست داشتنی، شیرین عزیز و حدیث گلم.


من دارم نهایت سعیم رو برای ثبت مهربونی های همه ی خوبان می کنم و امیدوارم کوتاهی نکرده باشم در تشکر ولی واقعاً من از "هیچ کس" توقعی برای تبریک نداشتم، این بستگی به خود دانیال داره که وقتی بزرگ شد از چه کسانی توقع چه برخوردی داشته باشه و من حتی الآن هم به خودم اجازه ی هیچ دخالت فکری در این زمینه نمی دم!!! از محبت زیاد همه ی عزیزانم بی نهایت تشکر می کنم چه اونایی که پیغامشون رسیده و چه اونایی که نرسیده، دوستتون دارم یه عالمه و خدا رو هزاران بار شکر می کنم بابت داشتن این بستگان و دوستان مهربون!

نظرات 2 + ارسال نظر
مهتا جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:10 ق.ظ

سلام سحرخانوم من 2بار پیغام فرستادم ولی انگار به دستتون نرسیده ولی بازم تبریک میگم !چرادیگه ایمیل نمی زنید؟؟؟؟؟؟؟

من پیغامی ازت نگرفتم مهتا جان، کجا فرستادی که من نگرفتم :(
ممنونم از لطفت، من منتظر ایمیل های شما هستم اتفاقا به شدت!!! خیلی به همه سلام برسون، خیلی به یادتونم :*

صفیه شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:44 ق.ظ

با کمال شرمندگی دانیال جون!‌من آخرین نفری بودم که تولدت رو تبریک گفتم عزیزم!‌ دوست دارم خیلی! :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد